تهران تا سئول با افتخار عضوی از خانواده زات هولدینگ
فیلم سینمایی رویا (به انگلیسی: Dream، به کرهای: 드림)، یه فیلم کرهای، محصول سال 2023 کشور کره جنوبیه که توی ژانر کمدی، درام و ورزشی هستش. این فیلم توسط آقای لی بیونگ هون (Lee Byeong Heon) نوشته و کارگردانی شده و بازیگرای معروف صنعت کره مثل پارک سو جون (Park Seo joon) و لی جی اون (Lee ji eun) معروف به آیو (IU) توش هنرنمایی کردن. فیلم رویا بخاطر حضور بازیگرای میانسالش و الهام گرفتن از رویداد واقعی فوتبال بیخانمانها و جریان داستانی خیلی متأثر کننده و قشنگش باعث دریافت نقدها و توجهات مثبت خیلی از افراد شده و میزان فروشش و تعداد بییندههاش بعد از گذشت چند هفته از انتشارش رشد زیادی داشته و باعث شده تا پنجمین فیلم کرهای پر فروش سال 2023 باشه. این فیلم بطور رسمی توی تاریخ 26 آپریل 2023 توی سینماهای داخلی به نمایش دراومد و امکان تماشای آنلاین اون از طریق یه سری از پلتفرمهای تماشای فیلم و سریال کرهای از تاریخ 14 ژوئن 2023 فراهم شد و بعدش برای استریم آنلاین فیلم بصورت جهانی توی پلتفرم معروف نتفلیکس (Netflix) از تاریخ 25 جولای (ژوئیه) در دسترس قرار گرفت. توی ادامه این پست از مجله فرهنگی خبری تهران تا سئول با معرفی بازیگرای سریال رویا و همینطورم نقد و بررسی این سریال دوستداشتنی همراهتون هستیم.
عنوان فیلم: رویا (Dream)
زبان: کرهای
محصول کشور: کره جنوبی
ژانر: کمدی، درام، ورزشی
تاریخ انتشار: 26 آپریل 2023
تعداد فصلها: 1
تعداد قسمتها: 1
مدت زمان فیلم: 125 دقیقه
شبکه پخش کننده: نتفلیکس
نویسنده: لی بیونگ هون
کارگردان: لی بیونگ هون
رده سنی: 13+
تریلر سریال رویا:
این ویدیو از یوتیوب هستش و برای تماشای اون باید فیلترشکن تون رو روشن کنید.
بازیگران فیلم رویا:
پارک سو جون در نقش یون هونگ ده:
یون هونگ ده، یه بازیکن فوتبال حرفهایه که مادرش بخاطر کلاهبرداری تحت تعقیبه و بخاطر همینم شهرتش دچار آسیب میشه. اون بخاطر حرف یه خبرنگار دربارهی مادرش عصبانی میشه و بهش حمله میکنه و بخاطر همینم مجازات انظباطی براش تعیین و از تیم فوتبال کنار گذاشته میشه. یون هونگ ده برای ساختن وجه اجتماعیش مجبور به همکاری با یه آژانس سرگرمی و مربی تیم ملی بیخانمانهای کره جنوبی میشه و در پی این جریان همه متوجه میشن که اون آدم خشن و بیرحمی نیست.
آیو در نقش لی سو مین:
لی سو مین، یه دانشجوی تنها و بدون خانواده است که برای تامین هزینههای زندگیش به کار مستندسازی رو آورده و از پرتلاش ترين ها و با اشتیاق ترين های آژانس سرگرمی شون محسوب میشه ولی متأسفانه هيچوقت بهش پاداش یا حقوق بیشتری ندادن. اون به ظاهر خیلی میخنده ولی در باطن از شدت مشکلات زندگیش ناراحته اما با وجود همه اینا کم نمیاره و ادامه میده. سو مین برای کمک به هونگ ده و به تصویر کشیدن تیم ملی فوتیال بیخانمانهای کره وارد این پروژه میشه و تمام تلاشش رو میکنه تا بتونه برنامهای رو بسازه که ریتینگ خوبی کسب کنه و با اینکارش به قولی که به مدیر آژانس داده عمل کنه.
لی هیون وو در نقش کیم این سو:
این سو یه پسر جوون و دوست داشتنیه که فوتبالش خیلی خوبه ولی توی 7 سالگی خانوادهاش خودکشی میکنن و تنها اون زنده میمونه و حالا یه فرد بیخانمانه. این سو برای تامین هزینههای زندگیش به فروش مجلات The Big Issue که دربارهی بیخانمانهاست روی آورده. این سو بخاطر سختیهای زیادی که توی زندگیش کشیده اصلا حرف نمیزنه و همیشه سرش رو پایین انداخته. اون حتی برای فروش مجلههاش هم چیزی نمیگه و فقط اونارو توی دستش بالا میگیره. اما یه حقیقت جالب و غمگینی پشت داستان زندگیش هست و اون اینه که اون توی بچگی هم حرف نمیزده و از طرف بقیه براش قلدری میشده تا اینکه یه روز با یه دختر خردسال همسن خودش که اونم بیخانمان بوده آشنا میشه و بعد از اون یه آدم خوشحال و شاد میشه اما اون دختر که یو می هستش در پی یه حادثه مفقود میشه و این سو باور داره که هنوز زنده است و برای پیدا کردنش شروع به پخش اعلامیه توی همه جای شهر میکنه. اون در تلاشه تا با پولی که درمیاره اعلامیههای بیشتری رو چاپ کنه تا بتونه یو می رو پیدا کنه و بخاطر همینم از تیم ملی فوتبال بیخانمانها کنارهگیری میکنه.
کیم جونگ سو در نقش کیم هوان دونگ:
کیم هوان دونگ، یه مرد 55 ساله آروم و مهربونه که نسبت به بقیهی اعضای تیم فوتبالش بهتره. اون قبلا صاحب یه شرکت بوده ولی به خانوادهاش توجهی نمیکرده و باهاشون بدرفتاری میکرده و پولایی که بدست میاورده رو صرف الکل و خوشگذرونی خودش میکرده تا اینکه به بحران اقتصادی کره میخوره و شرکتش ورشکست میشه. بخاطر همینم کلی بدهی بالا میاره و راهی زندان میشه و بعد از اونم خانوادهاش رهاش میکنن و یه بیخانمان میشه. هوان دونگ در تلاشه تا کارای اشتباه گذشتهاش رو با تلاش توی تیم ملی فوتبال بیخانمانها جبران کنه و بتونه به پیش خانوادهاش برگرده.
کو چانگ سوک در نقش جون هیو بونگ:
هیو بونگ، یه مرد میانسال مهربونه که بخاطر ضمانت کردن دوستاش چندین بار دچار بدهی و تعقیب شده. اون قبلا کارگر یه کارخونه بوده و وضعیت زندگیش و خانوادهاش خوب بوده ولی بخاطر دلرحمیش و مهربونیش بازم به دوست کلاهبردارش اعتماد میکنه و اون با کلی بدهی فرار میکنه. هیو بونگ یه دختر دبستانی مهربون و خوشگل هم داره که مادرش برای حمایت از دخترشون از بونگ طلاق میگیره و با یه مرد استرالیایی ازدواج میکنه. حالا هیو بونگ به عنوان یکی از اعضای تیم ملی فوتبال بیخانمانها داره تلاش میکنه تا بتونه با بازی خوبش دخترش رو خوشحال کنه و براش خاطره خوبی رو بسازه.
جونگ سونگ گیل در نقش سون بوم سو:
سون بوم سو، یکی از اعضای تیم ملی فوتبال بیخانمانهای کره است که اصلا جدی بازی نمیکنه. اون قبلا یه کارگر ساختمونی بوده و تلاش میکرده تا پول جمع کنه و خونه بخره ولی یه روز موقع کار از یکی از طبقهها به پایین میفته و دچار آسیب میشه و تموم پولهایی که جمع کرده بوده صرف هزینه درمانش میشه تا جایی که بدون کار و پول توی شهر ول میچرخیده و چندین بارم مورد آزار و اذیت واقع میشه. یه روز که با کلی زخم کف پلههای مترو خوابیده بوده یه زن با معلوليت ذهنی میاد و درمانش میکنه و از اونجا این دو نفر عاشق هم میشن و باهم زندگی میکنن و بوم سوی عاشق پیشه تمام تلاشش رو میکنه تا برای زنش یه خونه بخره که توش راحت زندگی کنه.
یانگ هیون مین در نقش جون مون سو:
جون مون سو هم یکی از اعضای تیم ملی فوتبال بیخانمانهای کره است که چندان توی فوتبال خوب نیست. اون هربار که توپ جلوی پاش قرار میگیره بجای شوت زدن بهش یاد خاطرات کودکیش میفته و همینجوری شروع به تعریف کردنشون میکنه. مون سو ادعا کرده که قبلا یه گانگستر و آدم خشنی بوده و برای فرار از شاکیهاش حالا خودش رو به بیخانمانی زده. اون در ظاهر یه آدم عصبانی و خشنه ولی در باطن یه مرد مهربون پر از خاطرات غمانگیز کودکیش هستش.
هونگ وان پیو در نقش یانگ جین:
یانگ جین، یه پسر جوون و یکی از اعضای خوب تیم ملی فوتبال بیخانمانهاست. اون به ظاهر آروم و بیدغدغه بنظر میرسه ولی در حقیقت بخاطر اینکه همجنسگرا بوده پدرش سکته میکنه و از خونه و خانوادهاش طرد و کنار گذاشته میشه. یانگ جین بخاطر این اوضاع هرجا که برای کار میرفته دچار مشکل میشه و حالا برای اثبات خودش و اینکه یه آدم معمولی مثل بقیه است وارد تیم شده و تمام تلاشش رو میکنه. اون تقریبا تا آخر ماجرا این حقیقت همجنسگراییش رو از بقیه پنهون کرده بود تا مبادا از تیم بیرونش کنن ولی آخر سر توی یکی از بازیها بهش اعتراف میکنه.
هو جون سوک در نقش هوانگ این کوک:
هوانگ این کوک، مسئول پیدا کردن اسپانسر برای تیم ملی فوتبال بیخانمانها برای تأمین کردن هزینههای تیم و همینطورم دستیار مربی و مسئول هماهنگی برنامههای تیمه. اون یه مرد میانسال مهربون و فداکاره و مسئول مجلهی The Big Issue بیخانمانهاست. این کوک چندین بار بخاطر مشکلات مالی تیم و رفتن اسپانسرها مجبور شد تا شخصا به جنگ با مسئولین برنامه بره.
لی جی هیون در نقش جین جو:
جین جو، زن بوم سو هستش که بخاطر معلوليت ذهنیش مورد آزار و اذیت قرار میگیره و یه فرد بیخانمانه. اون زن مهربون و فداکاریه ولی با بوم سو کمی سرد و بیتفاوت هستش. جین جو عاشق فوتباله و خیلی اطلاعات خوبی در مورد فوتبال، بازیکنهاش و لیگ برتر و اینا داره. هونگ ده بعد از فهمیدن این حقیقت به جین جو یه لباس مال لیگ برتر رو میده و دوستی خودش رو باهاش رقم میزنه. بوم سو برای بدست آوردن دل همسرش و بخاطر علاقهاش به فوتبال تمام تلاشش رو توی تیم میکنه.
بک جی وون در نقش سون جا:
سون جا، مادر هونگ ده و یه زن میانساله که شوهرش رو چندین سال پیش از دست داده و توی سن پایین هم ازدواج کرده. اون برای تأمین هزینههای زندگیش دست به کلاهبرداری میزنه و همین باعث میشه تا شهرت هونگ ده زیر سوال بره. سون جا بخاطر کلاهبرداریهای زیادش توی سئول شناخته شده و تحت تعقیب پلیس هستش ولی پسرش در تلاشه تا نذاره مادرش به زندان بیفته. سون جا با با یه آقای مسیحی آشنا شده و بخاطر همینم به مسیحیت تغییر دین داده و حالا با اون آقای مسیحی ازدواج کرده و زندگی میکنه.
لی اون جه در نقش یو می/ کیونگ جین:
یو می، دوست دوران کودکی این سو و دوست دخترشه. این سو بخاطر یو می تونست دوباره حرف بزنه و شاد باشه و فرصت تجربه یه زندگی آروم و شاد رو داشته باشه ولی متأسفانه یو می توی حادثهای مفقود میشه و این سو به خود قبلی ساکت و آرومش برميگرده. یو می، یه دختر مهربون و خوشگل بیخانمان مثل این سو بوده که آرزوی کارمند دولتی شدن رو داشته و این سو تمام تلاشش رو میکرده تا اونو به آرزوش برسونه.
خلاصه فیلم رویا:
فیلم رویا (Dream)، دربارهی یه بازیکن فوتبال حرفهای به اسم یون هونگ ده هستش که بخاطر خشونتی که توی یکی از مصاحبههاش علیه یه خبرنگار انجام میده، از تیمش تعلیق و توی کل فضای رسانهای این حرکتش شناخته شده میشه. هونگ ده که بخاطر مادر فراریش دائما زیر ذرهبین خبرنگارا بوده حالا ایندفعه با این کارش بیشتر مورد توجه جامعه و خبرنگارا قرار میگیره و برای برگشت به تیمش و ساختن وجهاش با یه آژانس سرگرمی شروع به همکاری میکنه و به این ترتیب علیرغم میل باطنیش مربی تیم ملی فوتبال بیخانمانهای کره جنوبی میشه. این تیم از افراد بیخانمانی تشکیل شده که حتی بلد نیستن یه شوت درست به توپ بزنن و هونگ ده هیچ امیدی بهشون نداره. اون با سو مین که یه دانشجوی مستندسازه همکاری میکنه تا با ساختن یه مستند از کارای هونگ ده برای تیم ملی به ساختن وجه خوبی ازش کمک کنه و البته خود سو مین هم بتونه به پول خوبی برای پرداخت وامهای دانشجوییش برسه. هونگ ده که اوایل اصلا علاقهای نداشت و کار رو چندان جدی نمیگرفت کمکم مشتاق میشه و اعضای تیم رو بطور جدی راهنمایی و کمک میکنه و توی این راه با داستانهای تلخ و دردناک زندگیشون هم آشنا میشه و همین باعث میشه تا بیشتر از قبل باهاشون ارتباط بگیره. اما آماده کردن یه تیم ملی اونم از این افرادی که حتی اطلاعات چندانی از فوتبال ندارن خیلی سخته، بخصوص که اون تیم نماینده یه کشور هستش و همه انتظار دارن که بتونن افتخار آفرینی کنن. آیا هونگ ده میتونه توی این مدت یه تیم ملی خوب بسازه که بتونن توی این رقابتها برنده بشن؟
نقد و بررسی فیلم رویا:
این بخش شامل اسپویلهایی از سریال میشه پس اگه هنوز سریال رو ندیدید یا دوست ندارید براتون اسپویل بشه توصیه میکنم این بخش رو نخونید.
فیلم رویا داستانی واقعی و جالب رو به تصویر میکشه. این فیلم دربارهی رویداد واقعی اولین حضور کشور کره جنوبی توی رقابت بینالمللی فوتبال بیخانمانها توی سال 2010 در کشور مجارستان هستش. فوتبال بیخانمانها با هدف بوجود آوردن فرصتی متفاوت برای افراد بیخانمان و طبقه فقیرنشین جامعه ایجاد شده تا این افراد هم بتونن تجربههای سالم و جدیدی مثل فوتبال رو توی زندگیشون داشته باشن به امید اینکه این فرصت باعث تغییر و بهتر شدن روحیه و زندگیشون بشه. توی این فیلم بازیکن فوتبال حرفهای به اسم یون هونگ ده رو میبینیم که بخاطر خشونتی که علیه یه خبرنگار مرتکب شده از تیم اخراج میشه و قراردادش به حالت تعلیق درمیاد. شاید این باعث بشه که اول یه گاردی نسبت بهش بگیریم ولی بعد متوجه میشیم که هونگ ده خیلی بازیکن پرتلاش و بااستعدادیه ولی بخاطر اینکه مادرش فراریه وجه بدی هم برای اون بوجود اومده و باعث شده تا کسی به تواناییهاش چندان توجهی نکنه و بجاش به زندگی شخصیش علاقهمند باشن. این حقیقت تلخ نشون دهنده واقعیت پشت زندگی آدمای مشهوره که دائما میبینیم که اخبار و حواشی از زندگیهای شخصیشون منتشر میشن و خیلی بهشون آسیب میزنن. هونگ ده برای ساختن وجه بهتری از خودش مجبور به همکاری با یه آژانس سرگرمی میشه تا بتونه با بستن قرارداد باهاشون پولی هم بدست بیاره اما اون برنامهای که برای هونگ ده در نظر گرفتن، مربیگری تیم ملی فوتبال بیخانمانهاست. هونگ ده با دیدن بازی اعضای تیم ملی از آموزش شون کاملا دلسرد میشه ولی از اونجایی که به پول نیاز داره این پروژه رو قبول میکنه. اون با سو مین، یه مستند ساز سختکوش و البته درگیر با وامهای دانشجویی همکاری میکنه تا بتونه تلاشهاش برای ساختن تیم ملی رو به نمایش بذاره و علاوه بر اون از این طریق هم پولی بدست میاره. سو مین با اینکه کاملا از درون ناامید و ناراحته ولی همیشه ظاهر خوب و خندهروی خودش رو حفظ میکنه و به هونگ ده هم دائما میگه که برای ضبط مستندشون باید بخنده و خوشاخلاق باشه. با وجود تموم چالشهای مسیر و اعضای تیمی که اصلا از فوتبال که تقریبا یه ورزش لاکچری محسوب میشه چیزی نمیدونن، هونگ ده به تلاشهاش برای آموزش اعضا ادامه میده و این تلاشها شاید اوایل تظاهر بودن ولی کمکم جدی میشن و هونگ ده تموم خودش رو برای ساختن این تیم میذاره. اون با حقیقت پشت زندگی پر از سختی هرکدوم از اعضای تیم آشنا میشه و همین باعث میشه تا بتونه باهاشون بهتر کنار بیاد و همدردی کنه چون در واقع خودش رو هم مثل همونا میبینه و همین باعث میشه تا مخاطب بفهمه که هونگ ده اصلا مثل بقیه بازیکنای فوتبال نیست و یه آدم مهربون، دلسوز و خوشاخلاقه. اون با جین جو که یه عقبمونده ذهنیه خیلی خوب برخورد میکنه و وقتی میبینه که داره براش قلدری میشه وارد دعوا میشه و از اون حمایت میکنه و این بنظرم تأثیرگذارترین صحنه این فیلمه. حتی وقتی که سر دوراهی پول و کمک رایگان به تیم ملی قرار گرفته بازم همراهی اعضای تیم ملی فوتبال بیخانمانها رو انتخاب میکنه و تا آخر همراه اونا میمونه. جالبه که بدونید تیم ملی فوتبال بیخانمانهای کره جنوبی توی سال 2010، آخرین تیم از بین همه تیمهای شرکت کننده میشه و از 11 تا بازی خودش تنها برنده 1 بازی میشه و توی 10 تا بازی دیگه میبازه ولی با وجود تموم اینا، این تیم بخاطر تلاشهای درخشانش محبوبترین تیم تازه وارد این لیگ شده و برنده جایزه بهترین تیم تازهوارد میشه. چیزی که بهمون اثبات میکنه برد و باخت مهم نیست بلکه ساختن خاطرهای قشنگ برای خودمون و لذت بردن از لحظهها به درستی هستش که مهمه، جملهای که یون هونگ ده از تیم خودش پرسید و باعث شد تا یه انگیزه خاموش نشدنی درونشون بیدار بشه.
نظرتون راجع به فیلم رویا چیه؟ از بازی کدوم بازیگر بیشتر خوشتون اومد و چرا؟ توی بخش کامنتا منتظر نظرات تون هستیم ^-^